۲۵ مهر ۱۴۰۱، ۸:۳۵

توسط نشر افکار؛

«دیالکتیک و امید» ارنست بلوخ منتشر می‌شود/مقالاتی از فیلسوف امید

«دیالکتیک و امید» ارنست بلوخ منتشر می‌شود/مقالاتی از فیلسوف امید

کتاب «دیالکتیک و امید» شامل چند مقاله از ارنست بلوخ با مقدمه‌ای از داگلاس کلنر و هری اوهارا به ضمیمه گفت‌وگوی میشل لووی با بلوخ با گزینش و ترجمه شروین طاهری توسط نشر افکار منتشر می‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «دیالکتیک و امید» شامل چند مقاله از ارنست بلوخ با مقدمه‌ای از داگلاس کلنر و هری اوهارا به ضمیمه گفت‌وگوی میشل لووی با بلوخ با گزینش و ترجمه شروین طاهری توسط نشر افکار منتشر می‌شود.

ارنست بلوخ، یکی از مهم‌ترین متفکران چپ آلمانی است و کتاب «اصل امید» او جایگاه ویژه‌ای در متون هستی‌شناسانه مارکسیستی دارد. هندسه فکری بلوخ، ویژگی خود را مدیون عناصر تاریخی گوناگونی است که وی آنها را از دیدگاهی دیالکتیکی و ماتریالیستی، در هم می‌آمیزد و شاید بتوان گفت گونه‌ای هستی شناسی مارکسیستی را بر پایه عناصر نیمه دینی، اسطوره‌ای و پیش از هر چیز، شاعرانه بنیادگذاری می‌کند.

بلوخ دکترای فلسفه داشت و نخستین نوشته خود به نام «روح اتوپی» را به سال ۱۹۱۸ منتشر کرد. روی کار آمدن نازی‌ها باعث شد تا او مثل تمامی متفکران مستقل آلمانی آواره شود و چون تباری یهودی داشت جانش در خطر بود و نوشته‌هایش را سوزاندند. او به سال ۱۹۳۸ به آمریکا رفت و چندی ناچار شد برای گذران زندگی به مشاغل خرد و سخت روی بیاورد. پس از جنگ به آلمان (شرقی) بازگشت و در دانشگاه استاد فلسفه شد. به سال ۱۹۵۴ نخستین جلد از کتاب تأثیرگذار و سه جلدی او یعنی «اصل امید» در دسترس اهالی اندیشه قرار گرفت، اما درگیری‌هایی با حزب کمونیست پیدا کرد. به همین دلیل از آلمان شرقی به آلمان غربی کوچ کرد و در دانشگاه توبینگن به تدریس پرداخت.

بلوخ پرکار بود و بجز نوشتن سخنرانی‌های متعددی نیز کرد. در اواخر عمر نیز با نابینایی دست به گریبان شد. مجموعه سخنرانی‌هایی او در دانشگاه با عنوان «درآمد توبینگنی به فلسفه» منتشر شد و ضمن اینکه کتاب‌های مهمی چون «ابن سینا و چپ‌های ارسطویی» و «ذهن - عین» را کار کرد. کتاب «ابن سینا و چپ‌های ارسطویی» او با ترجمه واهیک کشیش زاده به فارسی منتشر شده است. کتاب «اصل امید» او نیز که یکی از مهم‌ترین متون فلسفه در عصر جدید است، قرار است توسط نشر افکار منتشر شود.

بلوخ معروف به فیلسوف امید است. او اندیشه خود را از ماتریالیسم دیالکتیک جدا نمی‌داند، هرچند که اندیشه‌اش از مسائل مرسوم در مارکسیسم جداست. او مارکسیسم را نه تنها چون دانش و شناخت عینی تاریخی جامعه انسانی به شمار می‌آورد بلکه پیش از هر چیز، مارکسیسم برای او بنیاد یک جهان بینی انسان گرایانه و انسان دوستانه است.

کد خبر 5610399

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha